تنهام نذار...

سلام دوستای گلم

به وبلاگ من خوش اومدین

امیدوارم بهتون خوش بگذره

دوستون دارم

(نظر یادتون نره)

جمعه 16 تير 1398برچسب:, / 19:27 / elham /

 

روزگاری در گوشه ای از دفترم نوشته بودم
تنهایی را دوست دارم چون بی وفا نیست
تنهایی را دوست دارم چون تجربه اش کردم
تنهایی را دوست دارم چون عشق دروغین در آن نیست
تنهایی را دوست دارم چون در خلوت تنهاییم در انتظار خواهم گریست و هیچ کس اشک هایم را نمیبیند
اما از روزی که با تو آشنا شدم
از تنهایی بیزارم چون تنهایی یاد آور لحظات تلخ بی تو بودن است
از تنهایی بیزارم چون فضای غم گفته سکوتم تو را فریاد میزند
از تنهایی بیزارم چون به تو وابسته ام
از تنهایی بیزارم چون با تو بودن را تجربه کرده ام
از تنهایی بیزارم چون خداوند هیچ انسانی را تنها نیافریده است
از تنهایی بیزارم چون خداوندتو را برایم فرستاد تا تنها نباشم
از تنهایی بیزارم چون هر وقت در تنهایی گریه می کنم دستان مهربانت را برای پاک کردن اشک هایم کم میاورم
از تنهایی بیزارم چون شیرین ترین لحظاتم با تو بودن است
از تنهایی بیزارم چون مرداب مرده ی تنم با آفتاب نگاه تو جان میگیرد
از تنهایی بیزارم چون کویر خشک لبانم عطش باران محبت لبانت را دارد
از تنهایی بیزارم چون به قداست شانه هایت ایمان دارم.
از تنهایی بیزارم چون تمام واژه های شعرم با تو بودن را فریاد میزند.
از تنهایی بیزارم چون هیچگاه تنهایی را درک نکرده ام
همیشه… همه جا… در هر حال… حضورت را در قلبم حس کرده ام پس بگذار با تو باشم
و عاشقانه در آغوش پر مهر تو بمیرم تا همیشه ماندگار باشم. پس تنهایم نگذار
جمعه 16 تير 1398برچسب:, / 19:19 / elham /

 

پیشاپیش تولدم مبارک

 

البته تولدم 14 آبانه هاااا ولی زیاد نمیتونم بیام

 

 

اینا هم کادو هام

پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, / 14:10 / elham /

اینجا دنیای ادم برفیاست

تا چشم کار میکنه برفه و یخ بندون

کی میدونه شاید منم یه ادم برفی باشم

حتی شاید سردتر و یخ بسته تر از همه ی ادم برفیا

اما...

خسته ام از همه ی ادم برفیا

دیگه تحمل ادم برفی دیدن و ادم برفی بودن رو ندارم

پس...

اب میشم...

به شانه ام میزنی که تنهایی ام را تکانده باشی!

به چه دل خوش کرده ای؟1

تکاندن برف از شانه های یک ادم برفی؟!!!

سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:ادم برفی, / 13:19 / elham /

باران میبارد!

با این دو نفره بودن هوا...

من، تنها!

تو،تنها!!

سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:, / 13:16 / elham /

پاکت نامه ات را خالی بفرست...کلمات احساست را محدود میکنند!

سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:, / 13:7 / elham /

مردن و گم شدن از ماست نه از فاصله ها...

دل از اینهاست که تنهاست نه از فاصله ها...

گرچه دیگر همه جا پر ز جدایی شده است...

مشکل از طاقت دلهاست نه از فاصله ها...

 

سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:, / 12:59 / elham /

تو که نیستی زندگیمو زیر پای کی بریزم
واسه کی دلم بمیره وقتی تو نیستی عزیزم

دست سرد این زمونه دستامو از تو جدا کرد
بازی دوری و حسرت با دلای ما چه ها کرد

عشق تو توی وجودم تا همیشه موندگاره
همه آرزوم همینه که ببینمت دوباره

دوری تو داره آروم منو از پا درمیاره
رنگ پیری زره زره تو وجودم پا میذاره

طاقت دوری ندارم تو بیا بمون کنارم
ارزونی قدم تو همه ی دارو ندارم

ای قشنگترین ترانه با تو بودن آرزومه
ای تو نیمه ی وجودم بی تو عمره من حرومه

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, / 9:47 / elham /

اگر باران ببارد،باز می ایم درون کوچه ی امید...

وازترکیب دستانم برایت چتر میسازم...

تامبادا قطره ای بیازارد نگاه مهربانت را...

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, / 9:39 / elham /

به تو سوگند

به راز گل سرخ

به پروانه که در عشق فنا میگردد

زندگی زیبا نیست!

انچه زیباست تویی

تو که اغاز منو لحظه ی پایان منی!!

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, / 9:35 / elham /

چشمان ناز تو ، قلب مهربان تو، هر چه فکرش را میکنم محال است زندگی بدون تو
چه عادت کرده باشم به تو ، چه دوستت داشته باشم ، قلب عاشقم میگوید ، این زندگی عاشقانه را مدیونم به تو
روزی آمدی و مرا از حال و هوای تنهایی بیرون آوردی
عاشقم کردی با مهر و محبت هایت، با قلب مهربانت
دیوانه ام کردی با آن چشمهای نازت
چه ناز است چشمانی که لحظه ای دیدن دوباره اش برایم آرزوست
تا لحظه های در کنار تو بودن را با چشمان ناز تو سر کنم ، تا غرق شوم درون چشمهایت تا بشکنم سکوت را به بهانه ی دیدن چشمهایت
تا بگویم درد دلهایت را برایت ، منی که بی خبر نیستم از آن دل مهربانت
صدای دلنشین تو ، خیره شده ام به چشمهای زیبای تو، تو نیز عاشقانه نگاه میکنی به چهره عاشق من ، لبخندت مرا دیوانه تر میکند، عزیزم بیشتر از این تو را ببینم به رویا نبودن این رویای زیبا شک میکنم ، میترسم که خواب باشم ، میترسم که در خواب عاشقت شده باشم ، میترسم که رویا را با حقیقت اشتباه گرفته باشم!
تو نیز مانند من به انتظار باریدن بارانی ، یا باز هم اشک میریزی از اینکه دیدارمان به سر رسیده  و تا فردا مرا نمیبینی
چگونه سر کنم شب را تا فردا ،نمیدانم حقیقت عشق تو را باور کنم یا آن رویا!
نمیدانم چگونه قلبم را راضی کنم که خواب نیست تو را داشتن را
ای قلب عاشقم باور کن عاشق شدن را
چشمان ناز تو مرا دلتنگ کرده، گرفتن دستهایت بی قرارم کرده ،دیگر چگونه بگویم که بودن تو ،مرا بدجور عاشق کرده
حتی اگر با تو بودن رویا باشد ، می مانم تا ابد در همین رویا ، به خیال تو ، به خیال داشتن فرشته ای مثل تو ، به همین خیال رویایی زندگی میکنم


 


 

شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, / 12:5 / elham /

 

یکی بود یکی نبود زیر این گنبد گردون و کبود یه قصه مثل تموم قصه های نا تموم دنیا بود

 


قصه ای که اولش شروع میشد با یک نگاه


یه طرف نگاه پاک و دیگری پر از گناه


یه دلی بود که کسی اونو نبرد


به کسی دل نمی بست و از کسی گول نمی خورد


اما روزی از روزای روزگار


یه روز از روزای آفتابی آفزیدگار


آدم قصه ی ما نگاهی افتاد تو نگاش


یه نفر نشسته بود عاشق و واله سر راش


یه نفر که گفت بهش دوسش داره خیلی زیاد


یه نفر که گفت به جر اون دیگه هیچی نمی خواد


یه نفر که توی چشماش پر از اشک بی کسی بود


یه نفر که توی حرفاش غم بی هم نفسی بود


آدم قصه ی ما،حرفهای اونو شنید


تو یه چشم به هم زدن خودشو آواره دید


دید که بی اون نفسی توی تنش نیست


دید امیدی واسه زنده موندنش نیست


یه روزی قفل زبونشو شکستو یه گناه کرد


گفت که من "دوست دارم"


اما خیلـــــــــــــــی اشتباه کرد


آخه یار بی وفاش


که نبود عشق تو صداش


گفت مگه جدی گرفتی حرفامو؟


تو به دل گرفتی اون دروغامو؟


دیگه این کارو نکن،دیگه هیچ دروغی رو باور نکن!


عاشق قصه ی ما توی این لحظه شکست


صدای شکستنش تو دل ابرا نشست


باورش نمی شد این جدایی و دربدری


باورش نمی شد این شکست و بی یاوری رو


زیر رگبار جدایی شد یه پروانه ی خسته


شد یه پروانه تنها که پرش به گل نشسته


این شعر رو تقدیم میکنم به اون دختر خانم ها و آقا پسر های گلی که یادشون بمونه که همینجوری به کسی نگن:


"دوستت دارم"


 

شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, / 12:1 / elham /

 

گاهی حس آخرین بیسکوئیت ساقه طلایی رو دارم ، تنها ، شکسته
 

 

چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:, / 9:25 / elham /

 

پایان سریال دروغ هایت بود
آخرین لبخندت ،
و چه ساده بودم من
که تا تیتراژ پایانی
به پای تو نشستم...
چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:, / 9:21 / elham /

خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی
تو چرا اینهمه دلتنگ شدی
باز کن پنجره ها را
و بهاران را
باور کن

یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, / 8:40 / elham /


Designer:Faиdogh